بودن یا نبودن

عزیزانم الان شب از نیمه گذشته و هر دوی شما غرق در خواب شیرین قیافه شما اینقدر دلنشین است که از تماشایتان سیر نمی شوم دوست دارم شما بخوابید و من تماشایتان کنم روزها اینقدر کار و مشغله هست که وقت نمی کنم عمیق تماشایتان کنم گاهی وقت ها می بینم روز تمام شد و احساس می کنم شمارو سیر بغل نکردم سیر نبوسیدم با آرامش خوابیدید و درته چهره شما لبخند نهفته ملیحی رو می بینم هیچ اثری از نا رضایتی در چهره زیبای شما نمی بینم همه نیاز های فیزیولوژیک شما برآورده شده اند و انگار هیچ نگرانی ندارید ولی متاسفانه همیشه اینطوری نمی ماند و قتی بزرگتر شوید نیاز های روحی و جسمی شما پیچیده تر می شوند و براورده شدن نیاز های سطح بالای شما از عهده پدر و مادر خارج است همه انسانها حتی آدمهای خیلی خوشبخت و کامیاب هم درجاتی از ناکامی و محرومیت از نظر عاطفی یا جسمی را داشته اند بعضی وقتها که خیلی به آدم سخت می گذرد بعضی ها به این سوال فلسفی شکسپیر (بودن یا نبودن) می رسند و می گویند چرا من به این دنیا آمدم ؟ و از این افرادعده ای می گویند: مادر چرا مرا به دنیا آوردی؟ خیلی از این سوال شما می ترسم نمی دانم چه جوابی به شما بدهم چون این معما هنوز برای خودم حل نشده است نمی دانم بچه دار شدن و آرزوی مادری و موجودی بیگناه را به این دنیا ی پیچیده آوردن خود خواهی است یا قسمتی از زنجیره طویل هستی ولی این را می دانم که اگر این خودخواهی مادرانه نبود شاید زنجیره حیات بریده می شدوقتی یک زن آفریده می شود یعنی یک مادر بالقوه .قبل از تولد فرزند مهر فرزند در وجود دختر بچه آفریده می شود و وقتی به بلوغ می رسد تمام وجود ش در طلب و تمنای در آغوش کشیدن فرزند است اینها رو می گویم که بدونید دست خود آدم نیست نمی توانی مادر نباشی همه زنها حتی اگه بچه دار نشده باشند بالقوه مادرند احساس می کنند همه دنیا رو بوجود آورده اند و دلشان برای همه می سوزد . وقتی شما رو باردار بودم یه روز باباتون بمن گفت خدا به زنها بیشتر از مردها اعتماد داره که بندههاشو در وجود زنها به امانت می زاره...امیدوارم اینقدر زندگی شما شیرین و دلچسب و زیبا با باشد که هر روز بگید مامان جون چه خوب شد که مارو به این دنیای قشنگ آوردی!!!

سهراب می گوید:

زندگی رسم خوشایندیست.

زندگی بال وپری داردباوسعت مرگ

زندگی پرشی داردبه اندازه ی عشق

زندگی چیزی نیست كه لب طاقچه ی عادت ازیادمن وتو برود

زندگی حس غریبی است كه یك مرغ مهاجر دارد

زندگی سوت قطاری است كه در خواب پلی می پیچد

زندگی گل به توان ابدیت

زندگی ضرب زمین در ضربان قلبهاست

زندگی هندسه ی ساده ی تكرار نفسهاست

اری اری زندگی زیباست

زندگی اتشگهی دیرنده پابرجاست

گربیفروزیش رقص شعله اش درهركران پیداست.

ورنه خاموش است وخاموشی گناه ماست اری:

به راستی زندگی زیباست

امیدوارم در پناه خدای زیباییها زندگی زیبایی داشته باشید